27 آذر 1387 / 18 ذی الحجه 1429 / 17 دسامبر 2008
27 آذر 1387 / 18 ذی الحجه 1429 / 17 دسامبر 2008
27 آذر 1387 / 18 ذی الحجه 1429 / 17 دسامبر 2008 |
عید غدیر خم :حضرت محمّد (صلی الله علیه واله) هنگام مراجعت ازحَجَّةُ الوداع درحضور ياران و امّتشان مولا علي (علیه السلام) را جانشين خويش معرفي كردند. اين واقعه درمكاني بنام غديرخُم كه آبگيري درميان مكه و مدينه است روي داد. حضرت ختمي مرتبت دراين مكان پس ازقرائت خطبهاي بازوي حضرت علي(ع) را بدست گرفتند و به ياران خويش ازمهاجر و انصارفرمودند: « هركه را من مولايم، علي مولاي اوست». به اين علت اين روز درتاريخ شيعه اهميت ويژهاي دارد و بنام عيد غديرخم ازآن ياد ميكنند. |
شهيد مفتح همزمان با تحصيلات حوزوي در دانشگاه تهران به تحصيل در رشته فلسفه پرداخت وبعد ازاخذ درجه دكتري به تدريس در دانشگاه مشغول شد. دكترمفتح دراين ايام امام جماعت مسجد قبا بود وبه علت برگزاركردن جلسههاي سخنراني دراين مسجد درسال1354شمسي دستگير و زنداني شد. شهيد مفتح پس ازپيروزي انقلاب اسلامي سرپرستي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران را برعهده گرفت و درچنين روزي به شهادت رسيد. گفتني است كه روزشهادت دكتر مفتح روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاري شده است زيرا ايشان از پايه گذاران وحدت حوزه و دانشگاه بودند. |
بيست و هفتم آذرماه، يادآور عروج سرخ مجاهدي خستگيناپذير و عالمي رباني، آيتاللَّه دكتر محمدمفتح است كه از پيشروان انديشه وحدت حوزه و دانشگاه بود. اين شهيد والامقام در راه تحقق اين انديشه و آرمان بلند كه از انديشه نوراني امام راحل برخاسته بود، تلاشهاي بيوقفهاي انجام داد و سختيهاي فراواني را به جان خريد. به پاس خدمات چشمگير شهيد مفتح در راه ايجاد وحدت حوزه و دانشگاه و لزوم ارتباط، همكاري و همفكري اين دو قشر انديشمند و فرهيخته، روز 27 آذر، همزمان با سالروز شهادت اين عالم سترگ، با نام روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاري شده است. وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان دو پايگاه مهم فكري - فرهنگي جامعه، براي حفظ فرهنگي اصيل در مقابل هجوم ارزشهاي غربي و وارداتي، امري ضروري و اجتنابناپذير است. وحدت و همكاري ميان اين دو نهاد، نه يك وحدت فيزيكي و شكلي، بلكه تقارب و يكي شدن در مباني معرفت شناختي، ارزشهاي فرهنگي و دغدغهها و حساسيتهاي سياسي - اجتماعي است و همين حالت است كه هر يك از اين دو قشر را در جايگاه واقعي خود قرار داده است. |
با صدور رأي ديوان عالي لاهه پرونده كنسرسيوم نفت به طور قانوني مختومه اعلام شد . قرارداد كنسرسيوم به نوعي ادامه امتيازنفت ويليام ناكس لارسي محسوب ميشد كه در زمان قاجار به اين تاجرانگليسي واگذارشده بود. به بسته شدن پرونده كنسرسيوم نفت مقاديرچشمگيري ازثروت ملي مردم ايران اعاده شد. ازسال1343هجري شمسي تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي كليه عمليات نفتي درايران زيرنظركنسرسيوم بود. |
حجة الاسلام و المسلمين محمدتقي فلسفي ازاستادان برجسته وعظ و خطابه درگذشت. حجة الاسلام فلسفي آگاهي و حساسيّت خاصي به فن خطابه داشت و معتقد بود كه وعظ و خطابه همچون ديگر احكام اسلامي و قرآني بايد بدست افراد آشنا و معتقد به آن برگزارشود و بويژه برمسئوليت سنگين روحانيون دراين زمينه تأكيد ميورزيد. حافظه شگفت انگيزحجةالاسلام محمدتقي فلسفي ازخصوصيات بارز ايشان بود. |
حكيم بزرگوار آيتاللَّه شيخ محمد تقي آملي در حدود سال 1265 ش برابر با 1304 ق در تهران متولد شد. وي قسمتي از دروس معقول و منقول را نزد پدرش آقا شيخ محمد آملي و ميرزا حسن كرمانشاهي خواند و اين دروس را نزد حاج شيخ عبدالنبي مجتهد نوري تكميل نمود. آيتاللَّه آملي از آن پس به نجف رفت و در محضر درس ميرزاي ناييني، ميرزا ابوتراب خوانساري، شيخ محمدحسين غروي اصفهاني، ميرزا محمود قمي، سيدابوالحسن اصفهاني و آقاضياءالدين عراقي به تكميل فقه و اصول پرداخت تا به مقامات عالي علم و اجتهاد رسيد. اين عالم رباني، در اخلاق نيز از محضر عارف كامل حاج ميرزا علي آقا قاضي طباطبايي فيض گرفت و به مدارج بالاي اخلاق و عرفان دست يافت. آيتاللَّه آملي از آن پس در تهران اقامت گزيد و به تدريس منقول و معقول اشتغال ورزيد. اين حكيم فرزانه، فقيهي گوشهنشين بود و از شهرت و مسؤوليتِ رياست ابا داشت به طوري كه تا پايان زندگي، عليرغم داشتن صلاحيت علمي، حتي از نوشتن و چاپ رساله عَمَليه خود نيز خودداري نمود. آيتاللَّه محمدتقي آملي نزديك به چهل سال در رأس آيات و مراجع بزرگ تهران به تدريس و ترويج دين اشتغال داشت. در محضر درس ايشان، شاگردان فاضلي پرورش يافتند كه حضرات آيات: عبداللَّه جوادي آملي، حسن حسنزاده آملي و علامه محمدحسين تهراني از آن جملهاند. حاشيه بر مكاسب شيخ انصاري در 2 جلد، كتاب الصلاة در 3 جلد، حاشيه بر شرح منظومه سبزواري در 2 جلد و شرح استدلالي بر عروةالوثقي از مهمترين آثار آيتاللَّه آملي هستند. سرانجام اين حكيم وارسته و عارف الهي در 27 آذر 1350 ش برابر با 30 شوال 1391 ق در 85 سالگي دار فاني را وداع گفت و در تهران به خاك سپرده شد. |
آيتاللَّه ميرزا حسن انصاري محلاتي در سال 1289 ش (1330 ق) در شهرستان محلات به دنيا آمد. وي پس از طي دروس مقدماتي و سطح، راهي حوزه علميه قم شد و از محضر استادان نامداري همچون، حضرات آيات: حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، سيد محمدتقي خوانساري، سيدمحمد حجّت كوه كمرهاي، سيد حسين بروجردي و حضرت امامخميني(ره) بهره برد و پس از سالياني به مدارج بالاي فقهي و فلسفي دست يافت. اين عالم وارسته و حافظ قرآن كريم در طول ساليان عمر، خود را از تمام قيود و تعلقّات دنيوي به دور نگاه داشته بود و راه زهد و تقوا در پيش داشت. ميرزا حسن انصاري همواره از انقلاب اسلامي و رهبري عظيمالشأن آن حمايت نموده و از آن به عنوان "نعمت الهي" ياد ميكرد. اين فقيه فرزانه و حكيم وارسته سرانجام در 27 آذر 1375ش برابر با ششم شعبان 1417ق در 86 سالگي وفات يافت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد. |
«عثمان بن عَفّان» ازجمله خلفاي راشدين بدست مخالفان مصري خود كشته شد. عثمان بعد ازعمربه خلافت رسيد و حقّ مُسلَّم حضرت علي (ع) را غصب كرد. عثمان دردوران خلافتش مناصب دولتي را به دوستان و نزديكان بي كفايت خود سپرد و درحق مردم مسلمان بي عدالتي رواداشت. آن زمان كه عثمان دستور قتل محمدابن ابي بكر حاكم مصررا صادر كرد گروهي ازمسلمانان مصربراو شوريدند و ازاو خواستند كه ازخلافت كناره گيرد اما عثمان نپذيرفت و سرانجام بدست همانها جانش گرفته شد. |
« شيخ زينُ الدّين محقق كَركي» معروف به محقق ثاني وفات يافت. محقق كَركي ازفقيهان نامدار شيعه درجبل عامل بود و درپايان تحصيلات به ايران سفركرد و درقزوين و اصفهان حوزههاي درسي تشكيل داد. محقق ثاني دراين حوزهها شاگرداني شايسته درفقه تربيت كرد و بدين ترتيب ايران ازمهمترين مراكزشيعه شد. كتابهاي «جامِعُ المَقاصِد، و اِثباتُ الرًّجعَه» ازآثارمحقق ثاني بشمارميروند. |
« آيت الله العظمي شيخ مرتضي انصاري » ملقّب به «خاتَمُ الفُقَها» دانشمند بزرگوارفقه و اصول، و ازبرجسته ترين علماي جهان شيعه دردزفول متولد شد. اين روحاني والامقام نظريات جديدي درفقه و اصول مطرح كرد كه ازآن جمله اهميّت شايسته قائل شدن براي عقل و خرد درشناخت حكم و قانون اسلامي است. ديگرويژگي مهم اين عالم بزرگ سبك نگارش و روش ساده نويسي اوست بطوريكه مطالب علمي- فقهي پيچيده را نيزبسيارساده و روان بيان ميكرد. آثارآيت الله انصاري درفقه و اصول مهمترين كتب حوزههاي علميه شيعه محسوب ميشوند كه ازميان آنها«رَسائِل و مَكاسِب» را ميتوان نام برد. |
آيت الله ملا عبدُ الصّمد همداني ازعارفان بزرگ قرن13هجري قمري دركربلا بدست وهابيان كشته شد. شيخ عبدالصمد را عالمي بزرگ و پرهيزكارذكركردهاند. او آثارارزشمندي تأليف كرده است؛ مهمترين آنها«بَحرُ المَعارف» نام دارد كه درباره نبوّت خاصّه و اثبات امامت و ولايت علي(ع) است. |
پس از حملهي مغولان به ايران، مقام علمي و ارزش فكري خواجه نصيرالدين طوسي موجب شد تا هلاكوخان مغول، او را در شمار بزرگان خود دانسته، نسبت به حفظ و حراست از جانِ وي كوشا باشد. از آن پس، خواجه، داراي مقام و نفوذ فراواني شده و خدمات بسياري به فرهنگ اسلام و كشورهاي مسلمان روا داشت. جلوگيري از به آتش كشيدن مراكز فرهنگي، كتابخانهها و مؤسسات علمي، نجات جان دانشمندان و علماي بزرگ زمان كه مورد غضب مغولان بودند، جلوگيري از تهاجم مغولان به كشورهاي اسلامي و نيز احداث و تجهيز رصدخانهي عظيم مراغه وكتابخانهي بزرگ آن، از جمله خدمات ارزندهي خواجه نصير در دوران وزارت در دستگاه مغولان ميباشند. همچنين محفل درسي خواجه، رونقي فراوان داشته و شاگردان فاضلي در آن تربيت يافتند. علامه حلي، كمال الدين ميثم بحراني، قطب الدين رازي و سيد ركن الدين استرآبادي و... از جمله شاگردان خواجه ميباشند. از اين عالم بزرگ شيعي بيش از 80 كتاب و رساله به جاي مانده كه اخلاق ناصري، اساسُ الاقتباس، اوصاف الاشراف و عِلمُ المثلث از آن جملهاند. اين دانشمند گرانقدر در 75 سالگي ديده از جهان فروبست و در كاظمين عراق مدفون گشت. |
اكوادور با تلاشهاي سيمون بوليوار ازسلطه اسپانيا رهايي يافت و به فدراسيون كلمبياي بزرگ پيوست. اكوادور بعد ازمدتي ازاين فدراسيون جداشد و با اعلام نظام جمهوري به استقلال رسيد. اكوادور درآمريكاي جنوبي ميان كشورهاي پرو، كلمبيا، برزيل، بوليوي و شيلي قراردارد. |
نخستين هواپيماي موتوردار جهان كه برادران رايت آن را ساخته بودند با موفقيّت به پرواز درآمد و نزديك به يك دقيقه درفضا پرواز كرد. برادران رايت با مشاهده پرواز هواپيماي بي موتور يا گلايْدِر به پرواز علاقمند شدند و درنهايت با پشتكار فراوان نخستين هواپيماي موتوردار جهان را ساختند. |
اُرويلْ رايت، مبتكر امريكايى و يكي از سازندگان اولين هواپيماي موتوردار جهان در شانزدهم نوامبر 1871م در ايالت اوهايو در امريكا به دنيا آمد. اُرويل كه چهار سال از برادرش ويْلبِر كوچكتر بود. آنها فرزندان كشيشي بودند كه وي به سبب تنگدستي نميتوانست وسيله تحصيل آنان را فراهم آورد. از اين رو اين دو برادر كه به كارهاي فني و ساختمان موتورها و ماشينها علاقهمند بودند يك كارگاه دوچرخه سازي تأسيس كردند. زماني كه اُرْويل رايْتْ، هفت ساله بود، شخصي يك اسباب سازي به شكل بالگرد به وي داد كه پس از كوك كردن، كمي به هوا ميرفت. اين بازيچه چنان اُرويل را شيفته خود ساخت كه بر آن شد خودْ، بالگرد بزرگتري بسازد. اُرويل ميپنداشت اگر بتواند بالگرد بزرگي بسازد خواهد توانست با آن پرواز كند. علاقه روز افزون او به پرواز باعث شد كه هر روز بادبادكي درست كند و آن را به پرواز در آورد. از اين رو به زودي به ساختن بادبادكهاي جعبهاي كه ميتوانستند بسيار بالا بروند، توفيق يافت. اُرويل پس از آنكه از جريان ساخت بالنهاي پرنده در آلمان مطلع شد، با كمك برادرش ويلبر، هواپيماي بيموتور كوچكي ساخت و آن را به پرواز درآورد، ولي آنان پس از چندي متوجه شدند كه با اين وسيله كسي قادر به پرواز نخواهد بود چرا كه اين هواپيما فقط تابع جريان باد است. از اين رو به تكميل بادبادك جعبهاي خود پرداختند. تكميل اين بادبادك باعث ساخت هواپيماي بيموتور ديگري گرديد كه تا حدودي قابل كنترل بود. برادران رايْت در سال 1899م با اين هواپيما پرواز كردند. با اين حال از تلاش دست بر نداشتند و بالاخره پس از زحمات فراوان، بر روي هواپيماي خود موتور نصب كردند. سرانجام در روز هفدهم دسامبر 1903م آرزوي ديرينه آنان تحقق يافت و اولين هواپيماي موتوردار جهان به مدت 59 ثانيه در آسمان پرواز كرد. پس از اين پرواز، برادران رايت شهرتي فراگير يافتند، با اين حالْ باز هم براي تكميل اختراع خود تلاش كردند تا اينكه در پروازهاي بعد، موفق به ثبت ركورد پرواز 56 دقيقه در آسمان گرديدند. هر چند ويلبر رايت در سال 1912م درگذشت ولي اُرويل مدتها بعد از او دنباله اختراع بزرگ خود را گرفت و در تكميل بيشتر آن كوشيد و جهان را با دنياي هواپيما آشنا كرد. اُرويل رايت پس از دهها سال تلاش خستگيناپذير سرانجام در 17 دسامبر 1948م، درستْ 45 سال پس از آزمايش موفقيتآميز اولين پرواز هواپيماي موتوردار جهان، در اوج شهرت و افتخار در 77 سالگي درگذشت. ساخت هواپيماهاي غول پيكر و سريع امروزي و جابجايي فوري بار و مسافر در اقصي نقاط عالم، مرهون تلاشهاي فراوان برادران رايت ميباشد. |
پس از شكست عراق در برابر حمله نظامي امريكا و متحدان غربي آن و خروج مفتضحانه ارتش عراق از كويت، در اوايل دهه 1990م، كميسيوني زير نظر شوراي امنيت تحت عنوان آنْسْكامْ، مامور شناسايى و نابود ساختن سلاحهاي هستهاي و تجهيزات كشتار جمعي عراق در زمينههاي موشكي، شيميايى و ميكروبي گرديد. از سوي ديگر مناطق كردنشين شمال عراق و مناطق جنوبي اين كشور، مناطق ممنوعه پروازي اعلام شدند و قطعنامههاي متعددي تحت نفوذ امريكا عليه عراق توسط شوراي امنيت صادر شد. اما در طول سالهاي 1993م به بعد، امريكا چندين بار بدون اخذ مجوز از سازمان ملل و شوراي امنيت، عراق را مورد تهاجمات نظامي خود قرار داد. بهانههاي امريكا و متحدانش در اين حملات، عدم اجراي قطعنامههاي شوراي امنيت توسط حكومت صدام حسين، ديكتاتور سفاك اين كشور بود. در همين راستا، يكي از تجاوزات مهم امريكا و انگليس به عراق، در 17 دسامبر 1998م روي داد كه طي آن هزاران تُن بمب و موشك بر شهرها و مراكز اقتصادي، اجتماعي و نظامي اين كشور فرو ريخته شد و دهها هزار نفر از مردم بيگناه عراق نيز كشته، زخمي و بيخانمان شدند. اين يورش وحشيانه كه بدون مجوز سازمان ملل و شوراي امنيت صورت گرفت عكسالعملهاي متفاوتي در جهان ايجاد كرد و بار ديگر خوي سبوعانه امريكا را به جهانيان نشان داد. در اين ميان تحليلگران امريكايى، هزينه بمباران چهار روزه عراق توسط امريكا را پانصد ميليون دلار تخمين زدند. حملات هوايى امريكا و متحدانش عليه عراق تا چهار سال بعد به طور متفاوت و پراكنده ادامه يافت تا اينكه در آوريل سال 2003م در پي حملات گسترده زميني و هوايى كه به مدت 20 روز به طول انجاميد، رژيم بعثي اين كشور سرنگون شد. گرچه سقوط صدام باعث آزادي مردم عراق از خفقان ايجاد شده توسط حزب بعث گرديد اما امريكا و متحدينش كه در طول بيش از ده سال، در مورد سلاحهاي هستهاي و تجهيزات كشتار جمعي در عراق، تبليغات فراواني عليه رژيم صدام به راه انداخته بودند، نتوانستند بعد از اشغال عراق، هيچگونه سلاح هستهاي در معرض افكار عمومي قرار دهند. |
مردم بوتان از قرن شانزدهم ميلادي، تحت يك حكومت مذهبي زندگي ميكردند. در گذشته، اقوام و گروههاي ساكن در بوتان، رقابت طولاني براي به دست گرفتن قدرت داشتند اما در سده هفدهم، اين گروهها تحت رهبري واحد، با هم متحد شدند و سمت رهبري روحاني و دنيوي در دست يك فرد قرار گرفت. درنهايت در هفدهم دسامبر 1907م، رگون وانگچوك، نظام سلطنتي موروثي را در بوتان برقرار كرد و خود به پادشاهي نشست. كشور پادشاهي بوتان با 47 هزار كيلومتر مربع مساحت در مركز آسيا و در همسايگي هند و چين واقع شده است. جمعيت بوتان در حدود 800 هزار نفر است كه اكثراً پيرو آيين بودا و درصدي نيز هندو مسلك ميباشند. تيمپو پايتخت بوتان و نگولتروم واحد پول اين كشور است. پيش بيني جمعيت بوتان تا سال 2025 بيش از 1/5 ميليون نفر خواهد بود. زبان رسمي در كشور بوتان تبتي است. هفدهم دسامبر سالروز تاجگذاري پادشاه اوگن وانگچوك در 1907 به عنوان روز ملّي بوتان نام گرفته است. بوتان در سال 1971م به عضويت سازمان ملل متحد درآمد. نظام حكومت اين كشور، پادشاهي با يك مجلس قانونگزاري است. با وجود آنكه سرزمين بوتان ميان دو كشور بزرگ چين و هند قرار گرفته و داراي بلندترين كوههاي جهان است، با اين حال، براي ديگر نواحي جهان چندان شناخته شده نيست. |
جوزف هِنْري، دانشمند شهير امريكايى در 17 دسامبر 1797م در مزرعه كوچكي در ايالت نيويورك امريكا به دنيا آمد. وي در ابتدا بيشتر اوقاتش را به كار در مزرعه و كمك به خانواده ميگذراند و گاهي در اوقات بيكاري كتاب ميخواند، اما شوق فراگيري دانش، او را به سمت علم رهنمون كرد و با دلبستگي خاص به تئاتر، هنر و ادبيات، وارد آكادمي شد. هِنْري در اين زمان روزانه شانزده ساعت كار ميكرد و علاوه بر تحصيل، به تدريس نيز ميپرداخت. وي پس از چندي به استادي رياضي و فلسفه منصوب شد و در كنار آن، كار علمي خود را پيرامون و مغناطيس جريان برق متمركز كرد. در اين هنگام بود كه يك آهنرباي الكتريكي ساخت كه قادر بود يك تُن بار را بلند كند در حالي كه آهن رباهاي آن زمان، تنها قادر به نگهداشتن سه كيلوگرم بودند. هنري از آن پس به فكر توليد برق از مغناطيس افتاد و در اين راه موفقيتهايى به دست آورد ولي همچون موضوع آهن ربا، نتايج كار خود را منتشر نكرد و ديگران بدون اطلاع از يافتههاي علمي جوزف هنري، با تحقيقات خود به اين نتايج رسيدند. او پس از چندي دستگاه تقويت رِلِه را ابداع كرد و از آن به منظور اختراع اولين دستگاه تِلگراف استفاده نمود. هنري همچنين پس از چندي اساس ترانس فورماتور مبدل را تشريح كرد و به جاي آگاه كردن ديگران و ثبت اين اختراعات، آنها را پنهان نمود و بازْ، ديگران، خودْ، اين نتايج را به دست آوردند. آخرين خدمت علمي هنري، در سال 1842م انجام گرفت. او در اين سال انتقال امواج راديويى را عملاً به ثبوت رساند و تحولي در اين زمينه ايجاد كرد. هنري در اواخر عمر اداره هواشناسي امريكا را تأسيس نمود. و با اطلاعاتي كه از سوي پانصد نفر از صاحبنظران از سراسر كشور به دستش ميرسيد توانست نقشههاي هواشناسي زيادي چاپ كند و پيشبينيهاي هواشناسي را آغاز نمايد. رصدخانه اين سازمان علمي، تحقيقات جالبي درباره خورشيد انجام داد و هِنْري از كساني بود كه در مورد دماي لكههاي خورشيدي به تحقيق پرداخت. او ثابت نمود كه دماي اين لكّهها به مراتب كمتر از حرارت نقاطي است كه در اطراف خورشيد هستند. جوزف هنري يكي از خدمتگزاران بزرگ جهان علم بود كه خدمات برجستهاش در زمينه برق و مغناطيس، در خور اهميت و ارزش است. در الكتريسيته مبحث مهمي است كه درباره اندازهگيري مقدار ميدان مغناطيسي و مقدار جرياني كه اين ميدان را توليد ميكند گفتگو مينمايد. اين اندازهگيري را القاء و واحد آن را به افتخار اين دانشمند بزرگ، هِنري ناميدهاند. جوزف هنري سرانجام در سال 1878م در هشتاد سالگي در گذشت و چهل سال پس از مرگش، دنياي علم كاملاً به خدمات او پي برد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}